تاسوعا و عاشورای حسینی....
دختر قشنگ مامان جونم واست بگه که امسال هم مثل سالهای
قبل واسه تاسوعا وعاشورا رفتیم به ولایت خودمون ، آخه بابایی
واست نذر داره که صبح عاشورا شوله بدیم واسه ی همین ظهر
یکشنبه راه افتادیم تا واسه ی شب تاسوعا که خاله حلیمه
نذری داره برسیم !!! ساعت 6/30بود که رسیدیم و وقتی وارد
مسجد شدیم حتی جا واسه نشستن نبود خلاصه اینکه بعداز
شام رفتیم خونه ی خاله مرضی واسه ی اینکه میخواست برای
صبح تاسوعا آش درست کنه وشما هم با ما تا ساعت یک
بامداد بیدار بودی و داشتی سیر پوست میکردی ....
قرار بود بابایی ساعت شش بیاد دنبالم تا هم آش واسه ی
خونه ی مادر جون ببره و هم من باهاش برم تا کارهای دیگ
نذری شما رو انجام بدم ،چون هر سال شوله ی نذری شما
رو توی خونه ی مادرجون زهرا(مامان بابایی)درست میکنیم ....
اون روز عمو محسن اومد دنبالم ، و باهمدیگه رفتیم خونه ی
مادر جون ، بابایی هنوز خواب بود و واسه ی همین عمویی
اومده بود دنبالمون،منم بلافاصله بلغورهای گندم رو شستم
و برنجها رو خیسوندم و گوشتها رو گذاشتم بپزه وبابایی هم
با کمک عموها دیگ وپایه رو علم کرد...
از خدا میخوام که همیشه بابایی و شما سالم و سلامت باشین
تا بتونیم نذرمون رو ادا کنیم
عزیزدل مادر ازمهدت بگم که کلی شعر و حدیث وسوره ی کوثر رو
یاد گرفتی ، تا الان شعرهایی مثل شعر مهدکودک ،شعر دعا،
شعر ورزش،شعر محرم،شعر قرآن و بقول خودتون حدیث چاشت
وحدیث سلام رو بلدی وهمچنین سلام دادن به امام حسین(ع)
رو یاد گرفتی ...جمعه شب هم موهات رو کوتاه کردم ، اولش
اصلا نمیذاشتی ولی بعد از اینکه کوتاه کردم خوشت اومد و به
نظرم خیلی ناز شدی البته ناز بودی ولی نازززززززز تر شدی ...
روز شنبه 93/8/17هم شما رو بردند به تىاتر و وقتی که اومدی
چقدر خوشحال بودی ومیگفتی که بعضی از بچه ها میترسیدند
و وقتی که ازت پرسیدم چطور بود گفتی: مامانی خیلی خوب بود!!!!!!
خوشحالم عزیزدلم از اینکه تو خوشحالی ...
اینم شوله ی نذری نازنین خانوم................
خوشگل خانم در حال سینه زدن...........
نازنین جون بهمراه غزل جون (نوه ی خواهرم)
اینم شمعهایی که در شام غریبان در حسینیه روشن کردیم....
نازنین خانوم در شب شام غریبان ابا عبدالله الحسین(ع)....
اثر هنری دخملی در مهد (نان سفالی............)
پرچمی که مهد کودک بهشون داده بود واسه ی ماه محرم....
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم
گر جان طلبد دریغ از جـــــان نکنیم
دنیـــا اگر از یزید لبــــــــــــریز شــود
ما پشت به سالار شهیــــــــــدان نکنیم
یــــا حسیـــــــــــــــــــــــن(ع)