نازنین من , دختر عزیزم نازنین من , دختر عزیزم ، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

نازنین زهرا,عزیز مامان و بابا

روزهای دلتنگـــــــــــــــــــــی...........

1392/10/21 11:28
نویسنده : مامانی
257 بازدید
اشتراک گذاری

سلامممممممممممممممممممم عشق مـــــــــــــــــــــــامــــــــان.........

دختر قشنگم .....شرمنده ازاینکه توی این یک هفته ای که گذشت نتونستم بیام وبلاگت،

ووبلاگت رو آپ کنم ابتسامات وبكاء سمايلات حزينه ابتسامات وخيبهآخه این هفته همش درگیر دکتر رفتن بودم ..

ازیک طرف دندون درد خودم که حسابی درد میکرد وکلافه ام کرده بود ،

رفتم دندون پزشک که واسم درستش کنه تا دردش ساکت بشه ،،

خانم دکتر هم واسم عصب کشی کرد وبه حساب خودش ریشه اش رو پر کرد

وبهم گفت برو ویک هفته دیگه بیا ومن بیچاره همچنان دارم درد میکشم

نمیدونم با وجود اینکه ریشه اش رو پر کرده چرا اینهمه درد میکنه؟

آخــــــــــــــه چــــــــــــــــــــــــــرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ابتسامات وبكاء سمايلات حزينه ابتسامات وخيبه

 ازطرف دیگه هم مادر جون رو میبردم دکتر  چون پاش خیلی درد میکرد ...

وقتی که بردمش دکتر ،،،دکتر گفت:باید عکس رنگی بگیره تا بتونم دقیقتر تشخیص بدم ....

صبح روز بعدش با مادرجون رفتم تا از پاش عکس رنگی بگیرند !!!!!!!!!

وقتی جواب عکسش رو بردم تا به دکتر نشون بدم دعا میکردم که مشکلی نداشته باشه

آخه قربونش برم خیلی درد داشتniniweblog.comدکترگفت:پاش ساییدگی خیلی شدید داره

و  واسش دارو نوشت و بهش گفت که چه کارهایی نباید انجام بده.....

.وشما هم در طی این دکتر رفتن مامانی پیش خاله فرزانه بودی.! 

البته خاله  جون  مجبور بود ازشما وهم از علیرضا(پسردایی)مواظبت کنه؟

؟چون دایی جون هم اومده بود پیش ما....وشما دوتا تا تونستین شیطونی کردین شکلک های یاهو

وکلی خاله جون رو اذیت..............خاله جون میگفت:وقتی که مادرجون رو برده بودی دکتر

دیدم نازنین رفته توی اتاق !!!! وقتی رفتم  پیشش دیدم سجاده رو پهن کرده

وبا خودش حرف میزنه ازش پرسیدم داری چیکار میکنی؟جواب داد :

دارم واسه مادرجون دارم دعا میکنم که پاش خوب بشه......شکلک های یاهو

آخه فدای اون دل مهربونت بشم من الههههههههههههههههههههی.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

فهیمه
21 دی 92 11:39
الهی دورت بگردم با اون قلب مهربونت. حتماً خدا دعای این فرشته کوچولو را شنیده و پای مادرجون و دندون مامان جون نازنین زهرای گل رو خوب میکنه.
مامانی
پاسخ
مامان برديا
21 دی 92 13:19
اي جااااااااانم.چقققققققققققققققققدر تو مهربوني
مامانی
پاسخ
به مامانش رفته
مامان برديا
21 دی 92 13:20
وايييييييييييييي...دندون درد ايشالا مامانتون بهتر بشن
مامانی
پاسخ
ازشدت دردمرسی عزیزم
الهام مامان علیرضا
21 دی 92 22:52
الهــــــــــــــــی چه بد دندون درد وحشتناکه ایشالا حالتون به زودی خوب بشه... مادرتون هم باید به دستورات دکترشون خوب گوش بدن البته مامان من به تنها چیزی که گوش نمیده توصیه های دکتره متاسفانه واقعا سخته آرزو می کنم هر چه زودتر حالشون خوب شه
مامانی
پاسخ
آره واقعـــــــــــا خیلی وحشتناکه....مرسی عزیزدلم!!!! مامان من هم همینطوره،،نمیدونم چرا دکتر میرن وقتی که خودشون یک پا دکترند
مامان ترنم
22 دی 92 7:33
قربون اين دل مهربونت عززززيززززم. خدا كنه زودتر هم حال ماماني مهربون و هم حال مادر جون خوب بشه.
مامانی
پاسخ
مرسی خاله جوووووووووووووووووووووووون
مامان ایمان جون
22 دی 92 17:50
وای چقدر از درد دندون متنفففففففففففففففففففففرم ایشالا دندون تو و پای عمه جوووووووووووون زودتر خوب بشه
مامانی
پاسخ
انشاا...