نازنین جان...دختر زیبــــــــــایم...
عزیزم... زیباترینم.....
روزی که تو رو در درونم احساس کردم ، نقطه ای سپید درونم
میجوشه، حس گرمی رگهامو پر کرده بود ، میدونستم دارم
مادر میشم !! از خدا خواستم که بچه ای بهم عطا کنه
که هم سالم باشه وهم مهربون ، که الحمدلله هم چنین شد
من مادر شدم ،شرمنده شدم ،عاشق شدم
و تو روزها وماهها و سالها را پشت سر گذاشتی و چهارساله شدی
با نگاهت مرا لحظه به لحظه عاشقتر کردی
باورم نمیشد که خدا آرزویم را برآورده کرده است
و تو شدی نگین زندگیـــــم
ماه شبهای زندگیــــــــــم
امید و آرزوی مــــــــــــــــــــــن
تمام زندگی من کامل شد، دخترم دیگر از این زندگی چه میخواهم
جز دیدن رشد تو و سلامتی تو در کنار من و پدر مهربانت
تو همان دیروز منی ، امید منی ،خورشید منــــــــی
تو قلـــــــــــــــــب زندگی ما هستــــــــــی
از اینکه کنار مایی خوشحالیـــــــــــــــــــــم
چقدر تماشای تو لذت بخـــــــــــش است
این روزها چقدر من و بابایی از کنار تو بودن لذت می بریم
چقدر نگاهت بزرگ و نافذ است ، من را غرق خودت میکنی
در نگاه معصومت حل میشوم ، آنقدر دلنشین و آرام بخش
است که گاه احساس می کنم در گوشه ای از بهشت
نشسته و نظاره گر بزرگ شدن تو هستم
دوست داشتنت مرا چنان بی تاب می کند که حس می کنم
سر آغاز زندگی من همین یک لحظه نگاه توست
دخترم کلمات از بیان احساس من نسبت به تو قاصرند ، اما بدان
هر روز که میگذرد عظمت پروردگار را در وجود نازنین تو می توانم
درک کنم، و سعی میکنم امانتدار و نگهدار خوبی برای فرشته ای
باشم که هدیه ی خوب خداست ، دوســـــــتت دارررررررررم
تو جوشش امید و احساس منـــــــــــــــــــی
عـــــــاشقــــــــــــــــانه می پرستــــــــــمت
امشب و هر شب از یاد تو پرم
تو و بابا خواب هستید و من درسکوت خانه بیدارم
به عاشقانه های با تو بودن فکر می کنم و شاکر آن خدایی
هستم که این همه به من لطف دارد
عزیز دلم مادرت را ببخش اگر بهترین نیست
عزیز دلم مادرت را ببخش اگر دوست داری با او حرف بزنی
ولی او گاهی وقتها حوصله ندارد
میدانـــــــــم چقدر بزرگــــــــــــــی
بدان آنقدر دوستت دارم که میتوانم تمام دنیا را میان
دستهای کوچیکت جای دهم و تمام تلاشم را میکنم ذره
ذره ی وجودم را در لحظه لحظه ی قد کشیدنت ،
در بزرگ شدنت ، در به بار نشستنت جا بگذارم
نفـــــــــس من از لبخنــــــــــــــد توست
وجود زیبای تو برایم از هر داشته و نداشته ای با ارزشمندتر است
دخترم از وقتی که تو را دارم دیگر در میان گلها به دنبال زیباترین
گل نیستم،دیگر در میان صداها بدنبال دلنشین ترین صدا نیستم،
در میان زیبارویان بدنبال زیباترین زیباروی نیستم، در میان
ستاره ها بدنبال روشن ترین ستاره نیستم،
دخترم با خنده ی تو من همه چیز دارم
من نگاه زیبا و کنجکاوانه ی تو را دوست دارم
من عاشق نوازش توام وقتی در خواب نازی
من عاشق پرستاری از توام وقتی که حال نداری
من خستگی هایم را دوست دارم
خنده های تو را بیش از تمام صداها دوست دارم
من غرق شدن در دنیای کودکی تو را دوست دارم
من حتی،نق زدنهای تو را دوست دارم
خدایا چه بی انتهاست قصر عشقی که بر من عطا
کردی و ما خوشبختیم ،پس خودت محافظش باش.
با همه ی داشته ها و نداشته هایمان
اینکه کنار هم هستیم ، یعنی دنیا رنگ دیگری دارد رنگین کمان
خدایــــــــــــا می دانم آرزوهایم تمامی ندارد اما فقط ازت
میخواهم که پشت و پناه دخترم و بابای مهربونش باشی