نازنین من , دختر عزیزم نازنین من , دختر عزیزم ، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

نازنین زهرا,عزیز مامان و بابا

از همـــــــــــه جـــــــــــــا.......

سلام و صد سلام به همه ی دوستای مجازی خودم والبته یه سلام ویژه به دختر خوشگلم که این دفعه با تاخیری بیسابقه اومدم پای نت و توی این مدت نتونستم از کارها و عملکردش بنویسم آخه از 11/27 ما تعمیرات خونمون رو شروع کردیم و بنا به درخواست دخملی خونمون رو دو خوابه کردیم چون ایشون از وقتی که تشریف بردند مهد همش ورد زبونشون این بود که باید اتاق من جدا باشه چون فرزانه جون (مربی عزیزش)این رو گفته بودند و ما هم بعداز اینکه مستاجر خواهر جانمان که درطبقه ی اول سکونت داشتند و رفتند خونه ی خودشون، ما هم شبانه وسایلمون رو جمع کردیم و رفتیم طبقه ی اول خونمون تا خونه ما رو درست کنن...
22 فروردين 1394

سفرمون به دبی....

سلام گل زندگیممممم   جونم واست بگه که قرار بود آخر آذر ماه بریم به مسافرت اون هم با خونواده ی عمو محسن ولی به خاطر امتحانات سارا جون افتاد به تاخیر و این شد که اول بهمن یعنی روز چهارشنبه 1393/11/1واسه ی ساعت 1:45بلیط داشتیم ..یک گروه 9نفره که، سه خونواده بودیم !! عمو محسن و دوست خانوادگیمون آقای سجادی و ما ، که البته جای همگی خالی خیلی خیلی خوش گذشت.. من خودم اصولا از ارتفاع و هیجان خیلی میترسم ولی دخملی برعکس من مثل باباش هست و عاشق هیجان خلاصه اینکه ما روز چهارشنبه ساعت 11 فرودگاه بودیم و پروازمون هم با هواپیمای  fly dubai بود، و...
21 بهمن 1393

چشم پزشکـــــــــی...

سلام به همه ی دوستان مجازی خودممممممم، وهمچنین سلام و صد سلام به یکی یکدونه ی مامان ... از اینکه این چند وقته نتونستم بیام تو وبت چیزی بنویسم ازت معذرت میخوام ، آخه این چند وقته اینترنتمون قطع بود و واسه ی همین نشد که بیام از کارها و اتفاقهایی که در این مدت افتاده رو واست بنویسم ولی الان باوجود اینکه یک کم سرما خوردم اومدم تا واست بنویسم اول اینکه بیست و سوم دیماه قراربود معاینه ی چشم انجام بشه و شد و همون روز قبل از اینکه شما از مهدت بیای خونه بامن تماس گرفتند و گفتند که نازنین مشکوک به تنبلی چشم هست و حتما ببرش پیش یک اپتومتریست!! اولش خیلی پشت تلفن ترسیدم و بعد...
19 بهمن 1393

جشن سه ماهه ی مهد کودک دخملی....

سلام و صدتا سلام به دوستان گلمممممم و همچنین یک سلام ناب به دختر خوشگلمممممممم!!!  از اینکه با کمی تاخیر اومدم از خدمتتون عذر میخوام وحالا میریم سراغ کارهای خوشگل خانوم خودم .. اول اینکه جشن سه ماهه ی پاییزه شون برگزار شد ومن بیخودی دلشوره داشتم چرا که دختر باهوشم همه ی شعر ها رو با صدای بلند میخوند و دلشوره و نگرانی من بیخود بود که به مناسبت شب یلدا یک سفره شب یلدایی هم چیده بودند که خوشگل بود بعداز مراسم بابایی نازنین جون بهمراه عمو محسن اومدند دنبالمون چون میخواستیم بریم ولایت خودمون چون هم مادرجون زهرا(مامان بابا) و هم عمو احمد نذری داشتند و ما هم ت...
16 دی 1393

بودن تو یعنی زندگی .....

سلام به ناز دونه ی خودم .....   سلام به همه ی دوستان خوب خودم ، امیدوارم که حال و روز همگی خوب و خوش باشه و زندگی شون بر وفق مراد !!!!    ایشـــــــــــــــــــــــــــــاا... جونم واستون بگه اول اینکه بیست و سوم آذر ماه تولد عمو محسن بود که از همین جا بهش تولدش رو تبریک میگم و امیدوارم که تولد 120سالیگش رو جشن بگیریم !!! نازنین جون هم به عمو محسنش یک ژاکت کادو داد که انشاا... به سلامتی ازش استفاده کنه   ظهر یکشنبه که نازنین خانم از مهد اومد خونه دیدم یک کارت دعوت دستش هست و به محض ورود به خونه گفت: مامان باز مهد نامه ی فدایت داده و ...
26 آذر 1393

نیایش با خالق بی همتا....

خداوندا  !!!!     به خواب کودکم آرامــــــــــــــــش   به بیداری اش عافیــــــــــــــــــت   به عشق اش ثبــــــــــــــــــــــات   به مهرش تــــــــــــــــــــــداوم   و به عمرش برکـــــــــت جاودان عطا کن                           شکـــــــــرانه اش بامـــــــــن   بارالها !!!!   قدرتی به من ببخش   تا پس از تو قوت قلب کودکم باشم   دستانم را چون چ...
12 آذر 1393

دخملی و سرگرمی هاش.....

سلام ناز دونه ی مامان....   روز چهارشنبه رفتیم فروشگاه رفاه و به محض ورودمون به فروشگاه یک راست رفتی سر قفسه ی کتابها و پازلهاش ، و میگفتی:مامان من از این مدل پازل ندارم و از این مدل کتابها هم ندارم ، نمیدونم چرا اینقدر عشق پازلی ... یک نایلون پر از پازلهای جور واجور داری و وقتی که همشون هم قاطی میشن میدونی که هر تکه از پازلها مال کدوم یکی هست و سر همین موضوع یک دفعه با بابایی شرط بستم و همه ی پازلها رو قاطی کردم و شما هم همشون رو درست سر جاش میذاشتی و بعضی از تکه های پازل رو اگه بابایی غلط بر میداشت سریع ازش میگرفتی و بهش میگفتی: که این مال کدوم یک...
9 آذر 1393